تـا تــو رفتی همه گفتند که از دل بـرود هـر آنکه از دیـده بـرفـت ...
و در آن لحظه به نـابـاوری و غصه ی من خنـدیـدنـد !
و کنـون آه ... تــو ای رفته سفـر که دگر بـاز نخـواهی گشـت ...
کاش می آمـدی و می دیدی که در این کلبه ی خـامـوش هنـوز
یـادگار تــو بجـاست ...
کاش یک لحظه سرود غـم و انـدوه مـرا می خـواندی ...
که چه هـا بـر من آشفته گـذشت !
کاش می دانستی که در این عـرصه ی دنیـای بـزرگ ...
چه غـم آلوده ، جـدایـی هـا !
و بـدانی تــو ، که از دل نـرود هـر آنکه از دیده بـرفـت .......!
نظرات شما عزیزان:
آنا
ساعت23:10---9 آذر 1390
اميدوارم برگرده و خوشحال شي دوباره دوست عزيز
|