
عزیزم، هرگز، هرگز کسی را به اندازة تو نخواستم
بیا و بگذار نشانت بدهم در درونم چه احساسی دارم
در درونم یک دنیا عشق دارم
آه، عزیزم وقتی به تو نزدیک میشودم
نمیتوانم احساسم را کنترل کنم
یک دنیا عشق دارم که به تو بدهم
آن قدر عشق دارم که همیشه تو را میخواهم
محبت، با من بامحبت باش
به داشتن عشق تو نیاز دارم
محبت، با من بامحبت باش
به احساس نوازش تو نیاز دارم
محبت، با من بامحبت باش
هیچوقت محبت و نوازش کافی از تو نمیگیرم
محبت، محبت...
کاش میتوانستم
همة روزها و شبهایم را در بغل تو بگذرانم
وقتم را با تو بگذرانم
چون در این دنیا
فقط تو و خودم را میبینم و نه کس دیگری را
تو را بیشتر و بیشتر میخواهم
آه خواهش میکنم مرا درک کن
فکر میکنم تو شایستة من هستی
چون من آن مردی هستم که
همة عشق و احساسی را که نیاز داری به تو خواهد داد
محبت، با من بامحبت باش
به داشتن عشق تو نیاز دارم
محبت، با من بامحبت باش
به احساس نوازش تو نیاز دارم
محبت، با من بامحبت باش
کمی بیشتر لطافت داشته با
هیچوقت محبت و نوازش کافی از تو نمیگیرم
محبت، محبت...
آه، تو را این طور دوست دارم
- حالا، حالا، همین طور است...
نظرات شما عزیزان:
|